پری ناز

پری ناز جان تا این لحظه 11 سال و 9 ماه و 13 روز سن دارد

لطفا راهنماییم کنید.........

سلام مامانای عزیز:

پری نازگلم تا6ماهگی که فقط شیرخودمو میخورد بنیه قوی داشت وتپل بود اما از6ماهگی تا الان که راه میره خیلی کم خوراک شده وفقط متکی به شیر خودمه.همه میگن چرا پری ناز بزرگ نمیشه.انقد راه میره وچیزی نمیخوره سوء تغذیه نگیره.موقع غذاخوردن دهنشو محکم می بنده انگاری میخواد دارو بخوره(حتی بعد ازچند ساعت گرسنگی).

مامانای مهربون لطفا راهنماییم کنید که هرموقع بهم میگن پری ناز لاغره کلی ناراحت میشم.دوست دارم یه دختر تپل داشته باشم به نظرتون چیکارکنم؟

دوم اینکه به نظرتون برای تقویت موهاش(پرپشتی مو) چیکارکنم؟


تاریخ : 31 شهریور 1392 - 22:33 | توسط : عمه جون | بازدید : 2531 | موضوع : وبلاگ | 12 نظر

عکسهای متفاوت.......

مدل قهرکردن پری ناز

ولی خودت زود بلند میشی.........

 

اینجا هم داری خودتو لوس میکنی:

هفنه پیشم که کلی مهمون از تهران وشیراز و گرگان و مشهد اومده بودن واسه عروسی.خیلی خوش گذشت .یه روز عمه جون (عمه بابا)ازتهران اومده بود همگی نشسته بودیم که یه دفعه ای اهنگ بابا کرم گذاشتیم وشروع کردی به رقصیدن انقد قشنگ نانای می کردی(دستارو می گرفتی بالا و می چرخیدی) عمه جون می گفت فیلم دختر قشنگو بگیرین وبذارین تو اینترنت که همه ببینن چقد قشنگ می رقصه .همین که چشت افتاد به دور وبرت دیدی شلوغه سرت گذاشتی رو پای عمه فاطی و تا چنددقیقه بالا نیاوردی......اون لحظه انقد خوردنی شده بودی..............

روزی که میخواستن جهیزیه ببرن انقد کمک کردی که خسته شدی.دستت پری نازجونم دردنکنه خیلی زحمت کشید.

روز چهارشنبه (بیستم شهریور) عمه جون می خواست بره همایش مشهد،من ومامانم باهاشون رفتیم زیارت امام رضا ولی تو حرم خیلی شیطونی کردم.یه عکس یادگاری هم اتلیه کنارحرم گرفتم.

22 هم که عروسی عمه جون بود اول که تالار خلوت بود یکم رقصیدم ولی اخرش شلوغ شد ومنم که از شلوغی خوشم نمیاد کلی مامانمو اذیت کردم

شنبه بعدازظهرهم مهمونارو بردیم باغ تا انار بخوریم....

 

این انارو واسه شما چیدم.نوش جونتون


تاریخ : 28 شهریور 1392 - 02:19 | توسط : عمه جون | بازدید : 3527 | موضوع : وبلاگ | 16 نظر

تولدت مبارک آقای من:

 

ای پسر فاطمه، نور هدی

سبزترین باغ بهار خدا

با تو دل از غصه رها می شود

پاکتر از آینه ها می شود

ای گل گلزار خدا، یا رضا

آینه ی قبله نما یا رضا

میلاد علی بن موسی الرضا (ع)
مأوای دلشکستگان و تکیه گاه درماندگان بر دلدادگان بارگاه و حریمش مبارک.


تاریخ : 25 شهریور 1392 - 07:56 | توسط : عمه جون | بازدید : 1134 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

پری نازجونم روزت مبارک

خداوند لبخند زد

دختر آفریده شد!

لبخند خدا روزت مبارک

روز دخترای گل مبارک.

پری نازجونم:

میشــــه اسـم پاکتو رو دل خـــــدا نوشت / میشه با تو پر کشید تــــوی راه سرنوشت

میشـــه با عطـر تنت تا خــــود خـدا رسید/میشــه چشــم نازتو رو تن گلهــــا کـشید

روز دختر مبارک

ببخشید عمه جون دیر این پستو گذاشت،اخه چهارشنبه میخوام برم همایش مشهد.اخرهفته عروسی عمه جون فاطمه هم هست.خلاصه کارزیاد داریم.دوستای گلم ببخشید نمیتونم بیام زیاد نظر بدم.انشالله هفته دیگه جبران می کنم

تا یادم نرفته روز دختر بر دختران دیروز ومادران امروز مبارک.


تاریخ : 16 شهریور 1392 - 23:03 | توسط : عمه جون | بازدید : 4642 | موضوع : وبلاگ | 28 نظر

من وعروسی دایی جونم............

اینم عکسای عروسی......فقط شب حنابندون اذیتشون کردم ونتونستن ازم عکس بگیرن فقط یه دونه عکس گرفتن( لباس کفشدوزکی که تو عکس دومی می بینید)

شب عروسی هم خیلی خوش گذشت...........جاتون خالی 

قول میدم  دو هفته دیگه که عروسی عمه جونمه بچه خوبی باشم که هم مامانم وبقیه اذیت نشن وهم بتونن ازم عکسهای خوشگل بگیرن .

  

اینجا هم دارم در نوشابه رو باز می کنم..........


تاریخ : 10 شهریور 1392 - 21:00 | توسط : عمه جون | بازدید : 2961 | موضوع : وبلاگ | 28 نظر

آخ جون امشب حنابندون..........

امشب حنابندون دایی جونمه،عمه جونم اینهارو درست کرد ولی دیگه طاقتش نبود و منتظر نموند که عروسی تموم بشه وعکسهای منم بذاره،حالا اینهارو ببینید تا عکسهای خودم برسه ایشاله شنبه واستون میذاره(البته اگه بچه خوبی باشم وبتونن ازم عکس بگیرن، اخه داره دندونام درمیاد دوروزه زیاد حال ندارم)


تاریخ : 08 شهریور 1392 - 04:13 | توسط : عمه جون | بازدید : 4443 | موضوع : وبلاگ | 13 نظر

بازی قایم موشک(قایم باشک):

پری نازجونم 3 شبه(1شهریور) که یادگرفتی این بازی رو انجام میدی:به این صورت که میری یه دیوار پیدا میکنی وچشم میذاری،چشم گذاشتنت هم به این ترتیب که یه طرف صورتتو میذاری رو دیوار و ما واست میشماریم 10...20...................... به 100 نرسیده میری دنبال میگردی(البته 10 باما تکرارمیکنی). ماشاله انقدم زود پیداشون میکنی(منم که چشام این طرف باشه زود پیداشون میکنم)...

حالا نوبت توست که قایم بشی میری یه جایی واسه قایم شدن پیدا میکنی.هنوز میگم پریناز کجا قایم شدی؟ سرتو مثل وقتی که دالی بازی میکنی میاری بیرون.

البته اینجا یکم مامان جونی تو قایم شدن کمکت کردن.منم زودتر ازشما اومدم که نیای بیرون

 

دلم میخواد همونجا بخورمت..........................

عاشقتم پری ناز..........

عزیزم یه کار دیگه که اون شب انجام دادی ومن ومامانی حیرت زده بودیم این بود که من وعمه جون ومامانی تنها بودیم.ماحواسمون به تلویزیون پرت شده بود ورفته بودی بالای پله ها که افتاده بودی ولی خدارو هزارمرتبه شکر چیزیت نشد یکم گریه کردی و واست آب قند درست کردیم اروم شدی و به بازیت ادامه دادی

همین که باباجونی اومد شروع کردی به غرزدن وگریه های الکی ،دنبال بابایی میرفتی ومیخواستی بری بغل باباجون رفتی بغل باباجونی و اشاره کردی سمت پله ها . من ومامانم که میدونستیم قضیه چیه............واسه باباجون تعریف کردیم باباجون گفت چی شده پری ناز ؟بازبون خودت یه چیزی گفتی ویه بوست کرد و...........خلاصه همین بوس و.............اروم شدن تو

ازبغل باباجون پایین اومدی ورفتی ادامه بازیتو کردی.....

قربونت بشم که انقد نازمیکنی واسه باباجون


تاریخ : 04 شهریور 1392 - 07:41 | توسط : عمه جون | بازدید : 2940 | موضوع : وبلاگ | 21 نظر

اصرار پری ناز برای حموم کردن:

پری ناز عاشق حموم کردنه. پوشک ولباس به دست اصرار میکنه بریم حموم. هرکی بخاد پری ناز بره بغلش میگه میای بریم حموم؟ اونم ازخدا خواسته لباس به دست،میره بغلش

اینجا هم که میبینین داره اصرار میکنه یه نفر باهام بیاد حموم:

   

دوست دارم گل من


تاریخ : 02 شهریور 1392 - 08:21 | توسط : عمه جون | بازدید : 3542 | موضوع : وبلاگ | 16 نظر