پری ناز

پری ناز جان تا این لحظه 11 سال و 9 ماه و 13 روز سن دارد

خیلی شیرییییییییییییییییییینی .....

سلام پری ناز جونم.

اول اینکه چندروز پیش داشتم پست های قبلیتو نگاه می کردم که متوجه شدم همه عکسایی(به جزعکس تولدت) که تو پست ها گذاشتم خونه باباجون هستی وهیچ عکسی ازخونه خودتون نداری.قول میدم از شیطونیایی که خونه خودتون هم می کنی بذارم.

حالا میرم سراغ شیرین کاریات:

اینجا داری تلویزیون می بینی وبلال میخوری(خیلی بلال دوست داری عزیزم)

تو این عکسم که نمیدونم از برنامه پلنگ صورتی انقد ذوق زده شده بودی یا اینکه نمیخواستی ازت عکس بگیرم(همینجا میخوام بخورمت)

 

حالا میرم سراغ ..............

داشتیم فیلم های نوزادیتو میدیم که دراز کشیدی واصرار می کردی لپ تاب بذارین رو شکم من تا ببینم.(با دست اشاره می کردی ایندا) با اینکه می دونم ضرر داره مجبور شدم وگذاشتم.(این فیلم 3ماهگیته)

این فیلم شش ماهگیته ، بابایی داشت بهت حریره بادوم میداد.جالب اینجا بود که تو فیلم عمه جون مریم ازت پرسید پری ناز چی میخوری؟بلافاصله جواب دادی مم(خیلی خوردنی عمه جون)

 

قسمت بعدی هم که عاشق اینی که گوشی رو بر میداری و راه میری وسرتو طوری تکون میدی انگاری واقعا داری حرف میزنی....

خیلی جیگررررررررررررررررررررررررررری


تاریخ : 26 مهر 1392 - 03:20 | توسط : عمه جون | بازدید : 2518 | موضوع : وبلاگ | 30 نظر

وای این کیه؟اینجا کجاست؟چقد شبیه منه.....

قربونت بشم که انقدکنجکاوی ومحو تماشا.................


تاریخ : 17 مهر 1392 - 07:49 | توسط : عمه جون | بازدید : 1488 | موضوع : وبلاگ | 21 نظر

کوچولوی نازنین ودوست داشتنی روزت مبارک:

پری نازجونم:

اگر تو نبودی

جهان، بی خنده های تو معنا نخواهد داشت. اگر تو نباشی، هیچ بهاری ـ حتی اگر لبریز شکوفه باشد ـ دیدن ندارد.


اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها، بی چتر لبخند نمی زد. اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس هر پدری، دلگیرتر از چهار دیواری کوچکی می شد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند.


اگر تو نبودی، شمعدانی های لب پنجره، این گونه زیبا گل نمی کردند و عطر سیب، دیگر معنایی نداشت.


اگر کودک نبود، نه پدر معنا داشت، نه هیچ مادری بهشتی می شد.


اگر کودکان نبودند، شکوفه های زندگی به بهار نمی رسیدند و خانواده، بی مفهوم ترین واژه ای می شد که در لغت نامه ها می شد پیدا کنی.


کودکان، باغچه هایی از امیدند که از شکوفه های انار لبریز است.


هر کودک، گلدانی ست که از زیباترین گل های معطر، خانه ها را به نزدیکت ترین بهارها گره زده است.


کودکان، نزدیک ترین راه های رسیدن به عشق را از پرنده ها بهتر بلدند.


کودکان، از تمام ستاره ها و پرنده ها به آسمان نزدیک ترند.


اگر روزی می آمد که جهان خواب هیچ کودکی را نمی دید، بی شک صداقت به آخر می رسید و دوستی و مهربانی، پشت اندوه های بزرگ بزرگ سالی هامان گم می شد.


این روزها اگر عاشقانه سپری می شوند، به عشق بودن شماست. دنیا با کودکان همیشه زیباست؛ زیباتر از همه روزهایی که سراغ داریم.


دنیای کودکانه، صمیمی ترین دنیایی است که هر لحظه بارها آرزو می کنیم تا کاش می شد یک بار دیگر به این دنیای کودکانه قدم بگذاریم!


کاش دنیا همیشه کودک بماند و کودکانه ترانه های عاشقانه اش را لالایی شب های بی خوابی مان کند!


کاش دنیا به زیبایی روزهای کودکی می شد!


کاش کودکان، صمیمیتشان را همچون دوستی های بی ریایشان فراگیر می کردند.


کاش دنیا سراسر کودکانه می شد و ما کودک!

تقدیم به همه کوچولوهای عزیز ودوست داشتنی

روزتون مبارک


تاریخ : 16 مهر 1392 - 03:45 | توسط : عمه جون | بازدید : 1512 | موضوع : وبلاگ | 26 نظر

متفاوت........

سلام پرینازجونم..........

اول ازهمه اینکه 2،3 روزیه غذاخوردنت بهتر شده،مامانی تورو برده مرکز  بهداشت، تو این مدت که نرفتی بهداشت فقط 300گرم اضاف کردی ،مامانی گفته فقط متکی به شیرخودشی،خانم دکترم گفتن اگه شیرخوردنش جلو غذاخوردنشو میگیره ازشیر بگیرینش.ولی مامانی وبقیه میگن خیلی زوده،واسه همین وعده هایی که شیر میخوری رو کم کردن و یکم غذاخوردنت بهترشده.

هوررررررررررررررررررررررررررا جیگرم غذامیخوره

حالا میرم سراغ کارجدید:همیشه لاک قرمز به پاهات میزدیم.امروز عصر برای اولین بار لاک پاهاتو رنگ سبز زدیم،یکسره درحین راه رفتن خم میشدی وبه پاهات نگاه میکردی آخرسرم ..............خودت ببین:

اینم مدل موی جدیدم بعداز کوتاه کردن:

 

اینجاهم دارم با شکلاتام بازی میکنم،من عاشق شکلات میوه ای ام ،شکلات های میوه ای اونم ازنوعی که آبنباتی وخیلی هم نرمند.دوست دارم با دندونای چوچولوم بشکنم.

اینجا هم دارم غذا میخورم:

 

نمیدونم به کی داری اینجوری زیرچشمی نگاه میکنی:

راستی پری نازجونم جمعه یه کارجالب انجام دادی:

داشتی شیرینی میخوردی(اینم بگم که زیاد شیرینی دوست نداشتی ولی الان داری علاقه مند میشی) یه ذره شیرینی برداشته بودی که بخوری،دستای پراز شیرینیتو به هم میزدی وخرده های شیرینی رو میریختی رو زمین،بهت گفتم عمه جون این چه کاریه میکنی؟(البته همراه با اخم ویکم خنده)

فقط وایستادی وانگشتتو تو دهنت کردی ویه لبخند ملیح بهم زدی [خلاصه داشتی فک میکردی چیکارکنی که دوباره دستاتو زدی به یه شیرینی و همون کارو تکرارکردی(خرده های شیرینی رو ریختی رو فرش و پا به فرار گذاشتی)حالا مارو میگی نمیدونستیم به کارت بخندیم یا ..............

خیلی شیرینی عزیزم.

یه کاربامزه دیگه ای که جدیدا انجام میدی اینه که:بهت میگیم الکی بخند جلو دهنتو میگیری والکی میخندی،اگه وایستاده ای درازمیکشی و خم میشی ومیخندی(خلاصه ازخنده غش میکنی)

وآخرین مطلب اینکه کل خاندان متعلق به خودتن:مثلا اگه دستمونو بذاریم رو شونه مامانی وبگیم مامان منه

با صدای بلند اعتراض میکنی و خودتو میندازی بغل مامانی.نسبت به بقیه افراد خانواده هم همین عکس العملو نشون میدی.

قربونت بشم که انقد نازمیکنی طلا


تاریخ : 11 مهر 1392 - 03:12 | توسط : عمه جون | بازدید : 1813 | موضوع : وبلاگ | 34 نظر

به یاد بچگی خودمون:

یادش بخیر بچه بودیم چقدر ازاینها زیادبود.

پری نازجونم چندوقت پیش بابایی جلو مغازه اسباب بازی فروشی یه اسب پلاستیکی می بینه،یاد دوران بچگی خودش میکنه ویه دونه از اونارو میخره که وقتی بزرگ شدی بدونی اون زمونها چه اسباب بازیهای قشنگی بوده.

یادتون اومد؟

روزهای اول خیلی دوستش داشتی وذوق زده بودی.ولی این دفعه هرکاری کردم سوارنشدی،بالاخره یه بارسوارشدی اما تا اومدم عکس بگیرم پاهات خورده بود به چرخاش پیاده شده بودی وپاتو نشون میدادی که بوسش کنیم.

بعدازاون دیگه سوارش نشدی وسعی میکردی تا عروسکتو(مل مل) سوارکنی.(انقد این عروسکتو دوست داری که مسافرت شیراز باخودت آورده بودی)

 

دیگه خسته شدی ودوتایی روبرداشتی و بدو که رفتم، عکسش خیلی خیلی تارشد ولی دوست داشتم وگذاشتمش:

 

این بود ماجراهای پری ناز ومل مل واسبش.

راستی 2مهر برای اولین بار رفتی آرایشگاه،ولی مامانی می گفت انقد گریه کردی که نتونستن ازت عکس بگیرن(یکی سرتو نگه داشته ،یکی هم دستاتو)آخرسرهم نتونستن درست وحسابی موهاتو کوتاه کنن. 


تاریخ : 07 مهر 1392 - 04:58 | توسط : عمه جون | بازدید : 3811 | موضوع : وبلاگ | 23 نظر

دنیای من پری ناز:

سلام پری نازجونم:

میخوام چندتا ازکارهای جدیدی که تو این چندروز یادگرفتی بنویسم:

اول اینکه 30شهریور شعرببعی میگه بع بع یادگرفتی به این صورت که ما میگیم ببعی میگه:تو میگی بع،دنبه داره،میگی نه پس چرا میگی بع که این بع آخری رو خودمون میگیم.

دوم اینکه وقتی ازت می پرسیم مثلا خوشگل نازمن کیه میگی من،من(بادوتا انگشت کوچولوت خودتو نشون میدی میگی من)

دیگه تو چشم گذاشتن وقایم شدن تخصص گرفتی و واسه خودت اوستا شدی .اگه تمام روز بازی کنی بازم سیرنمیشی.

کلمه ای که جدیدا زیادتکرارمیکنی:ایندا(اینجا،اینو بردار ،بذاراینجا وهزارتا معنی دیگه که میشه ازش برداشت کرد)

چندروز پیشم داشتم دارنشست می رفتم که دیدم همینطور که وایستاده هستی دستاتو میبری بالا وسرتو تند تند بالا وپایین می بری(به روش خودت درازنشست میری)

وقتی هم که درازکشیدی میگیم درازنشت برو انقد بامزه دست وپاهاتو باهم میاری بالا.

دوست دارم یه دنیا.........

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ

راستی یادتونه گفتم پری ناز عاشق حموم کردنه:

مدل موهام خوشگله؟

اینم انگشتر کیتی:به دستم میاد؟


تاریخ : 02 مهر 1392 - 04:13 | توسط : عمه جون | بازدید : 2113 | موضوع : وبلاگ | 25 نظر