اینم عکسای عروسی......فقط شب حنابندون اذیتشون کردم ونتونستن ازم عکس بگیرن فقط یه دونه عکس گرفتن( لباس کفشدوزکی که تو عکس دومی می بینید)
شب عروسی هم خیلی خوش گذشت...........جاتون خالی
قول میدم دو هفته دیگه که عروسی عمه جونمه بچه خوبی باشم که هم مامانم وبقیه اذیت نشن وهم بتونن ازم عکسهای خوشگل بگیرن .
اینجا هم دارم در نوشابه رو باز می کنم..........